درباره وبلاگ

انچه هستم مرا بهتر معرفی میکند تا انچه می گویم...
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختر زیبا... و آدرس asana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 83
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 84
بازدید ماه : 83
بازدید کل : 64685
تعداد مطالب : 282
تعداد نظرات : 334
تعداد آنلاین : 1

دختر زیبا
...
چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 11:4 ::  نويسنده : شقایق       

 

ما بچه های کارتون های سیاه و سفید بودیم
کارتونهایی که بچه یتیم ها قهرمانهایش بودند
ما پولهایمان را می ریختیم توی قلک های نارنجکی و می فرستادیم جبهه
دهه های فجر مدرسه هایمان را تزئین می کردیم
توی روزنامه دیواری هایمان امام را دوست داشتیم
آدمهای لباس سبز ریش بلند قهرمان هایمان بودند
آنروزها هیچکدامشان شکمهای قلمبه نداشتند
و عراقی های شکم قلمبه را که می کشتند توی سینما برایشان سوت می زدیم
شهید که می آوردند زار زار گریه می کردیم
اسرا که برگشتند شاد شاد خندیدیم

ما از آژیر قرمز می ترسیدیم
ما به شیشه خانه هایمان نوار چسب می زدیم از ترس شکستن دیوار صوتی
ما توی زیر زمین می خوابیدیم از ترس موشک های صدام
ما چیپس نداشتیم که بخوریم
حتی آتاری نداشتیم که بازی کنیم
ما ویدیو نداشتیم
ما ماهواره نداشتیم
ما را رستوران نمی بردند که بدانیم جوجه کباب چه شکلی است
ما خیلی قانع بودیم به خدا

صحنه دارترین تصاویر عمرمان عکس خانم های مینی ژوب پوشیده بود توی مجله های قدیمی
یا زنانی که موهایشان باز بود توی کتاب های آموزش A.B.C.D
زنهای فیلمهای تلوزیون ما توی خواب هم روسری سرشان می کردند
حتی توی کتابهای علوممان هم با حجاب بودند
ما فکر می کردیم بابا مامان هایمان ما را با دعا کردن به دنیا آورده اند
عاشق که می شدیم رویا می بافتیم
موبایل نداشتیم که اس ام اس بدهیم
جرات نداشتیم شماره بدهیم مبادا گوشی را بابا هایمان بردارند
ما خودمان خودمان را شناختیم
بدنمان را
جنسیتمان را یواشکی و در گوشی آموختیم
هیچکس یادمان نداد

و حالا گیر افتاده ایم بین دو نسل
نسلی که عشق و حال هایشان را توی شهر نو ها و کاباره های لاله زار کرده بودند
و نسلی که دارد با فارسی وان و من و تو و ایکس باکس و فیس بوک بزرگ می شوند
و هیچکدامشان مارا نمی شناسند و نمی فهمند

 



چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : شقایق       

 

یه کاره!!!!! (من فکر کنم این گربه مامور امر به معروف و نهی از منکر باشه...)



چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 10:49 ::  نويسنده : شقایق       

 

تفاوت نسلها به روایت تصویر:

 



چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 10:42 ::  نويسنده : شقایق       

 

گاه می رویم تا یرسیم.کجایش را نمیدانیم.فقط میرویم تا برسیم

 

 

بی خبر از آن که همیشه رفتن راه رسیدن نیست.

 گاه برای رسیدن باید نرفت.باید ایستاد و نگریست

باید دید. شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت می کند

باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده

 

 

گاه رسیده ای و نمی دانی

و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای

مهم رسیدن نیست.مهم آغاز است

 که گاهی هیچ وقت نمی شود

 و گاهی می شود بدون خواست تو

 

پدرم می گفت تصمیم نگیر.اگر گرفتی شروع را به تاخیر انداختن

 نرسیدن است

اما

 

 

گاهی  آغاز نکردن یک مسیر بهترین راه رسیدن است

 


گاه حتی  لازم است  بعد از نمازت فکر کنی  و ببینی پشت سر

اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟

 

 

گاهی هم درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی

 غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟

 

 


یا پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بی‌خیال شوی

 با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و

 ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه؟


شاید هم  بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی

 در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟

 


لازم است گاهی عیسی باشی

ایوب باشی

 انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟

 


و بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و

 از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که

 سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟

 



سپس کم کم یاد میگیری

که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری

باید باغ خودت را پرورش دهی به جای اینکه

منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.

یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی

که محکم باشی پای هر خداحافظی
 

 


و یاد می گیری که خیلی می ارزی
 

 
 
زیرا گاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق میشوند

 و به جای شمع ، گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند.



چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 10:26 ::  نويسنده : شقایق       
چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, :: 10:19 ::  نويسنده : شقایق       

 

درگذشت آخرین بازمانده کشتی تایتانیک در ۹۷ سالگی...

میلوینا دین به هنگام غرق شدن تایتانیک پس از برخورد به یک کوه یخ در ساعات نخست ۱۵ آوریل ۱۹۱۲، تنها ۹ هفته داشت.

آن فاجعه که در جریان اولین سفر تایتانیک از ساتهمپتون به نیویورک روی داد به مرگ ۱۵۱۷ نفر در بخش شمالی اقیانوس اطلس منجر شد که عمدتا ناشی از کمبود قایق های نجات بود. خانم دین چیزی از آن سفر سرنوشت ساز به یاد نمی آورد.

عكس درگذشت آخرین بازمانده کشتی تایتانیک در ۹۷ سالگی

 



ادامه مطلب ...


شنبه 19 آذر 1390برچسب:, :: 18:59 ::  نويسنده : شقایق       

 اقایون نخونند لطفا...

 سری اول
 
قبل از ازدواج وزن ایده آل با چهره ای بشاش، بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی.

نتیجه گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت

قبل از ازدواج ایستادن در صف سینما و استخر، بعد از ازدواج ایستادن در صف شیر و گوشت.

نتیجه گیری اخلاقی: آموزش ایستادگی
 
 
سری دوم
 -----------------------
قبل از ازدواج تعطیلات رفتن به دیزین واسکی، بعد از ازدواج در تعطیلات شست و شوی خانه و لباس.

نتیجه گیری اخلاقی: پر شدن اوقات فراغت

قبل از ازدواج نوشتن کتاب شعر و رمان، بعد از ازدواج نوشتن داستان پرنده در قفس.

نتیجه گیری اخلاقی: شهرت بادآورده


چهار شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 11:19 ::  نويسنده : شقایق       

 
شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است زمـــــــان همدلی و همزبانی است
در آن دیدارهــــــــــــا تا تـــــــــازه گردد محبت نیـــــــــــــــز بی اندازه گـردد
به هرجا محفلی گرم و صمیمی است که مهمانی درآن رسمی قدیمی است
به دور هم تمـــــــــــام اهــــــل فامیل شده بر پا بســــاط میــــوه – آجیل
ز خـــوردن خوردنِ این شـــــــــام چلّه شود مهمان حسابی چاق و چلّه!!
همــــــــــه با انتظاری عاشقــــــــــانه نظـــــــر دارند ســـــــــوی هندوانه!!
نشسته با تفاخـــــــــر تــوی سینی کنارش چاقـــــــــــویی را هم ببینی
چو گــــــــردد قــاچ قــــاچ آن هندوانه شود آب از لب و لوچـــــــــــه روانه!
بســــــاط خنده و شادی فراهـــــــــم اس ام اس می رسد پشت سر هم
جوانان آن طرف تـــر جـــــــوک بگویند دل از گرد و غبــــــار غـــــم بشویند
کسی را گـــر صدایی نیم دانگ است در این محفل پی تولید بانگ است!!
زند بــــــــا “ای دل ای دل” زیـــــر آواز ز بعد آن “هاهاها”یی کند ســـــاز!
ببندد چشــــــــم و جنباند ســـرش را بخواند شعـــــــــــــرهای از برش را!
چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان
شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز !
کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران….


شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 20:0 ::  نويسنده : شقایق       

من سرم توی کار خودم بود 
ndrtvcmwi9wqvtxoj5t8.jpg 

بعد یه روز یه نفرو دیدم 
t6wzje97o9ilollrob.jpg 

اون این شکلی بود 
hrsz9eew6setdl6ynl72.jpg 

ما اوقات خوبی با هم داشتیم 
esalpypi2u00zq6lav9s.jpg 

من یه کادو مثل این بهش دادم 
6uwago0r0tv8vm97sulj.jpg 

وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم 
llcl1sai8f2vmrgi3m5a.jpg 

ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم 
pcli2y315zdkn23r6o6q.jpg 

وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن 
qofitv0n71ye7tjkahx.jpg 

و منم اینجوری بهشون جواب میدادم 
no6uezt96r6uxhirga69.jpg 

اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه 
m2urkhhaqy4s75e8awe.jpg 

و من اینجوری بودم 
2gzyyzowmjm6daikcmrj.jpg 

بعدش اینجوری شدم 
vls9f1s75f20mnozax82.jpg 
li8k0gqyotu7tucksyv.jpg 

احساس من اینجوری بود 
l2bk37zxwklh9es2c8m.jpg 

بعد اینجوری شدم 
7cqbkv0azyih6qfu2lhi.gif 

بله....آخرش به این حال و روز افتادم 
irfzp6bnctx1pqug87f1.jpg 

پدر عاشقی بسوزه 
u5a6pospwgyljdufhoj.jpg

 



دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 23:49 ::  نويسنده : شقایق       

طراح لوگوهای گوگل:

 

Google logos

 

Dennis Hwang طراح و گرافیست 23 ساله اهل کره است که هم اکنون در آمریکا زندگی می کند، وی به مدت دو سال،طراح زیباترین لوگویهای گوگل ، برای مناسبت های مختلف ، از جمله نوروز بوده است...




ادامه مطلب ...