درباره وبلاگ

انچه هستم مرا بهتر معرفی میکند تا انچه می گویم...
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختر زیبا... و آدرس asana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 35
بازدید ماه : 218
بازدید کل : 63997
تعداد مطالب : 282
تعداد نظرات : 334
تعداد آنلاین : 1

دختر زیبا
...
23 ارديبهشت 1392برچسب:مهرداد 23اردیبهشت ماه 92, :: 15:3 ::  نويسنده :        


 

98581508868714013831 نمایش احساسات با عکس های زیبا
دیر فهمیدم ..
خیلی دیر …
” عزیزم ” …
” گلم ” …
“عشقم “….
تکیه کلامش بود!
 
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
41029441635634902655 نمایش احساسات با عکس های زیبا
خدا را دوست بدار …
حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی . . .
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
13496752823 نمایش احساسات با عکس های زیبا
حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد …
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
13496752824 نمایش احساسات با عکس های زیبا
ﺩﺭ ﻧــﺎﻧــﻮﺍﯾـــﯽ ﻫــﻢ ﺻـــﻒ”ﯾــﮏ ﺩﺍﻧـــﻪ ﺍی”هـــا ﺟــﺪﺍﺳـــــﺖ . . . ﺍﺯ ﺟــﺬﺍﻡ ﻫــﻢ ﺑــﺪﺗــﺮ ﺍﺳــﺖ “ﺗﻨﻬﺎﯾـــــــــﯽ”
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
13496752835 نمایش احساسات با عکس های زیبا
تو آنجـــا . . . من اینجــــا . . . همه راستـــــ می گفتند تو کـــجا من کـــجا !
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
84260796948033515196 نمایش احساسات با عکس های زیبا
وقتی دو عاشق از هم جدا میشن …
دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن …
چون به قلب همدیگه زخم زدن …
نمیتونن دشمن همدیگه باشن …
چون زمانی عاشق بودن …
تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن …
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
13496752847 نمایش احساسات با عکس های زیبا
مگر چند بار به دنیا آمده ایم
که این‌همه می‌میریم؟ !!
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
13496752858 نمایش احساسات با عکس های زیبا
یه مرد با چشم هایش عاشق می شود یه زن با گوش هایش …
برای همینه که زن ها آرایش میکنن و مردها دروغ میگن
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا

134967528610 نمایش احساسات با عکس های زیبا
چگونه است؟!
صبح که بیدار شدی
کدامین نقاب را بر می داری؟
فصل نقابهاست…
انگار کسی ما را بی نقاب نمی بیند
اگر روی واقعی داشته باشیم
کسی ما را نمی پسندد
به دنبال لحظه ایم که تمام نقابها از چهره ها برداشته شود
ایا آن روز هیچ “خودی” باقی خواهد ماند؟
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528611 نمایش احساسات با عکس های زیبا
می روم…به کجا؟
نمی دانم ….حس بدی ست… بی مقصدی!
کاش نه باران بند می آمد… نه خیابان به انتها می رسید….
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528712 نمایش احساسات با عکس های زیبا
دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم : پس کبریتهایت کو ؟
پوزخندی زد .
گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد …
………
گفتم : می خواهم امشب
با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم !
دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید …
گفت : کبریت هایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم …
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528713 نمایش احساسات با عکس های زیبا
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی!
فقط با هر صدایی برمیگردد . .
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528814 نمایش احساسات با عکس های زیبا
کـاش مـی فـهـمیـدی ….
قـهـر میـکنم تـا دسـتـم را مـحـکمتر بگیـری و بـلـنـدتـر بـگـویی:
بـمان…
نـه ایـنـکـه شـانـه بـالا بـیـنـدازی ؛
و آرام بـگویـى:
هـر طور راحـتـى … !
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528915 نمایش احساسات با عکس های زیبا
خسته ام… از تـــــو نوشتن…!
کمی از خود می نویسم
این “منم” که،
دوستت دارم…!
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967528916 نمایش احساسات با عکس های زیبا
یادم باشد دیگر هرگز خاطره هایم را کند و کاو نکنم!
مثل آتش زیر خاکستر می ماند…
حساب از دستم در رفته…
چندمین بار است که با یاد نگاه آخرت آتش می گیرم…؟
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967529017 نمایش احساسات با عکس های زیبا
یکم بیشتر هوای اینایی که مارو میخندونن داشته باشیم ، اونا تو تنهایی هاشون بیشتر غصه می خورن …
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967529018 نمایش احساسات با عکس های زیبا
آمدی بشنوی بمانی
آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سال‌هاست دیگر
کسی از لب‌هام نشنیدَه‌ست: “دوستت دارم”
15 نمایش احساسات با عکس های زیبا
134967529119 نمایش احساسات با عکس های زیبا
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . . 



جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 22:48 ::  نويسنده : شقایق       

دنیای جالبی داریم، اینطور نیست؟ روزگاری هر خانه فقط یک تلفن داشت و وقتی که این تلفن زنگ می‌زد، بچه‌‌های خانه امیدوار بودند که پدر و مادر اجازه دهند مدتی با تلفن صبحت کنند. اگر صدای زنگ تلفن نصفه‌شب بلند می‌شد، دوتا معنی داشت: یا اتفاق بدی افتاده یا اینکه دوست یکی از بچه‌ها بی‌موقع زنگ زده. خیلی زود همه چیز عوض شد و در هر خانه‌ای چند تلفن جای گرفت و به این ترتیب نوع ارتباطاتمان کمی تغییر یافت. این وضعیت تا زمان معرفی موبایل، که روش ارتباطات ما را به‌طرز قابل ملاحظه‌ای تغییر داده و زندگی‌مان را اساسا دگرگون کرد، ادامه داشت.

smartphonez-fan.jpg

حالا هر طرف که نگاه کنیم مردم را با تلفن‌های هوشمندشان می‌بینیم. از میانسالانی که در دوره تلفن‌های ثابت به دنیا آمده و بزرگ شدند گرفته تا هر کس دیگری که دور‌وبرمان هست، همه یک تلفن‌هوشمند در جیب یا کیفشان دارند. تلفن‌های هوشمند برای خیلی از مردم فقط یک وسیله نیست بلکه بخشی از زندگی به حساب می‌آید و بدون آن ادامه زندگی ممکن نیست.

برای خیلی از ما چنین سناریویی غیرممکن و حتی غیرقابل فهم است. هرروز صبح اولین کاری که ممکن است بعد از بیدار شدن انجام دهیم این است که تلفن‌هوشمندمان را چک کنیم که مبادا ایمیل مهمی را از دست داده باشیم. بعد از آن هم گاهی سری به اخبار می‌زنیم تا ببینم چه اتفاقاتی در جهان به وقوع پیوسته است. تمام طول روز هرجا که هستیم تلفنمان همراهمان است و می‌توانیم پیام‌کوتاه بفرستیم، وقتی از کامپیوترم دوریم ایمیلمان را چک کنیم و هرگاه لازم باشد وب‌گردی کنیم و خب البته گه‌گاه برای تماس تلفنی هم از آن استفاده می‌کنیم.

با وجود همه این فعالیت‌ها از طریق تلفن هوشمند ممکن است این سوال در ذهنمان ایجاد شود که چطور می‌توانیم فقط یک هفته از این وسیله دور باشیم. اصلا با نبود تلفن هوشمند در این مدت، اوضاع بهتر می‌شود یا بدتر؟

دان ریزینگر، یکی از نویسندگان وبلاگ Slashgear در این رابطه می‌گوید: پس از مدتی فکر‌کردن تصمیم گرفتم ببینیم ممکن است بتوانم یک هفته بدون تلفن هوشمند سر کنم یا نه. پس بقیه روز و کمی از فردای آن روز را بدون تلفن‌هوشمند گذراندم. خیلی نگذشته بود که دلم خواست دوباره تلفنم را توی دستم بگیرم و همه چیز را چک کنم. طولی هم نکشید که حس کردم دچار حالتی شدم که می‌توان آن را "کمبود تکنولوژی" نامید؛ عکس‌العمل مغزم به نبود چیزی که بی‌نهایت به آن وابسته بودم.

پس پیش از اینکه خیلی دیر شود دوباره تلفن‌هوشمندم را در دستم گرفتم، شاید من ضعیف هستم یا اینکه کنترل خوبی روی خودم ندارم. در هر دو صورت، دریافتم که زندگی بدون تلفن‌هوشمند برای من گزینه خوبی نیست.

 

حالا سوال این است که چنین عادت و اعتیادی اصولا خوب است یا بد؟